من اهل بازی با کلمات نیستم، اما اگر قرار باشد با آنها دستوپنجه نرم کنم، شاید بتوان مرا «برنامهنویس خستهای که تبعید شده به وادی طراحی» نامید.
یا شاید دقیقتر بگویم:
برنامهنویسی که در گرداب پیچیدهی طراحی گرفتار شد، آنچنان که جرقههای استعدادش زیر سایهی فرم و رنگ کمفروغ گشت، گویی که سرنوشتش را نه کدها، بلکه خطوط و منحنیها رقم میزدند.
اما اینک، پس از آن سرگردانی، بازگشتهام تا مسیر ناتمام را به پایان برسانم، تا دوباره در دنیای منطق و الگوریتم، آنچه را که روزی گم کرده بودم، بازیابم.