رفت، رفت، دیدی رفت؟
دنبال عنوان مناسب برای این پست میگشتم که ناگهان آهنگ “اون رفت، رفت دیدی؟” توی ذهنم پلی میشه و تصمیم می گیرم این عنوان رو انتخاب کنم و شروع به نوشتن بکنم!
این یکسال بسیار سخت گذشت، بسیار سخت و غیر قابل تحمل.. اما بالاخره گذشت و من اینجا هستم توی خونه دوست داشتنی ام..
بعد ۴ سال حضور، اولین بار هست که قلمم برای نوشتن سنگینی میکنه و این در نوع خودش خیلی جالبه!
امشب دیدی کای هاورتز ۳ تا تک به تک خراب کرد؟ از چی باید بگم؟ از یاس های پژمرده یا فلسفه طوفان؟
اوضاع مثل قبلا بی ریخت نیست اما مبارزه هنوز ادامه داره..
ایده های زیادی ندارم، کارخفنی هم قرار نیست انجام بدم اما باز امیدوارم چراغ اینجا بدرخشه..
قرار بود از ۱۰ تیر شروع کنم اما متاسفانه خیلی خیلی خسته هستم.
تو هفته جاری کارهای کنفرانس و پروژه جاری رو اتمام میرسونم و ۱۷ تیر بدون دغدغه کارهای اصلی رو شروع میکنم.
بریم ببینیم چی میشه..
مطالب پیشنهادی
2 دیدگاه
عه یه نفر امتحانشو تموم کردههه:)) مبارکهه
به به خانم دکتر واقعی